عاشیق، عاشق یا آشیق به عارف و نغمهسرای سیاری گفته می شود که کارش نواختن ساز و خواندن آواز است. عاشیقها نغمه سرایانی فی البداهه خوان اند که گاهی برای تصنیفهای خویش شعر و آهنگ هم می سازند. عاشوق، بامسی، باکسی، بخشی و … از دیگر نام های مرسوم عاشیق میان اقوام ترک و غیر ترک می باشد.
شایان ذکر است: فرمانروایان ترک همواره در سفرهای جنگی خویش از “اوزانها” برای بیان اشعار حماسی و روحیه دادن به لشکریان خود استفاده می کردند.
لازم به ذکر است: قبل از رایج شدن واژه “عاشیق” کلمه ترکی اوزان برای این صنف به کار می رفت.
تاریخچه
موسیقی عاشیقی از سنن و رسومی است که ریشه در فرهنگ ترکی آناتولی، عقاید باستانی ترکان و آذربایجانی ها دارد. نقل سینه به سینه فرهنگ، اشاعه ارزشها و شعایر فرهنگی از زمره مهم ترین کارهایی است که عاشیق ها انجام می دهند.
فرهنگ عاشیقی آذربایجان، به سبک و سیاق کنونی، بر جای مانده از دوران شاه اسماعیل صفوی است که پادشاهی شاعر بود و وابستگی خاصی به هنر عاشیقی داشت. گویا از زمان این شاه صفوی لغت عاشیق جایگزین اوزان شده است.
ساز عاشیقی سازی است که با “قوپوز” و “چگور” همخانواده است و به “باغلاما” شباهت زیادی دارد؛ سازی کاسهای شکل، حجیم و نیمه گلابی است.
این ساز شامل ۲۰ پرده و ۹ سیم است که با مضراب نواخته میشود و از چوب درخت توت، گردو یا زردآلو ساخته می شود.
“گرایلی”، “قوشما” و “تجنیس” از رایجترین قالبهای شعری ساز عاشیقی می باشند.
سخن آخر:
ساز عاشیقی یک موسیقی منحصربهفرد از انواع موسیقی های فولکوریک است که سابقه ای دیرینه دارد و قبل از اسلام نیز میان مردمان ترکتبار وجود داشتهاست. البته پس از انقلاب اسلامی مدتی دچار رکود شد اما در حال حاضر، موسیقی عاشیقی در اوج است و دوران شکوفایی خود را طی می نماید.